قصه ما به "سر" رسید...
شنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۲، ۰۸:۰۲ ب.ظ
تحریم ها برداشته شد...
درست وقتی که
سرها به نیزه رفت
خیمه ها سوخت
و معجرها به تاراج رفت...
قصه ما به "سر" رسید
السلام علی الرأس المرفوع
بایگانی
- آبان ۱۳۹۳ (۱)
- فروردين ۱۳۹۳ (۱)
- اسفند ۱۳۹۲ (۱)
- بهمن ۱۳۹۲ (۲۱)
- دی ۱۳۹۲ (۱۴)
- آذر ۱۳۹۲ (۳۱)
- آبان ۱۳۹۲ (۳۷)
- مهر ۱۳۹۲ (۲۶)
آخرین مطالب
- ۹۳/۰۱/۱۴شیعیان همیشه مظلومند
- ۹۲/۱۲/۰۲دلم تنگ جنوب است...
- ۹۲/۱۱/۲۹صبر در برابر حرف مردم
- ۹۲/۱۱/۲۸امان از حرف مردم...
- ۹۲/۱۱/۲۸مظلومان چگونه حق خود را می‌گیرند؟
- ۹۲/۱۱/۲۷افسران اوضاع خراب است،خراب
- ۹۲/۱۱/۲۷از فرمانده کل قوا به افسران جوان...
- ۹۲/۱۱/۲۶تنگ است این دل
- ۹۲/۱۱/۲۴بدون شرح
۲۶ آبان ۹۲ ، ۰۹:۲۳
سعید
سعید
آفریدند مرا تا که گدایت باشم
سائل دائمی دست عطایت باشم
آفریدند مرا از تو بگیرم عصمت
شیعه چشم و دل غرق عزایت باشم
تا خدا هست تو هم باقی بالله هستی
می شوم مثل تو گر ازشهدایت باشم
چون عزای تو بقای همه دین خداست
آمدم گرمی این بزم عزایت باشم
تو قتیل العبراتی که خدا فرموده:
«ای حبیبم من الله بهایت باشم»
گر نشد زنده بیایم به حریمت مددی
تا که مدفون شده در کرببلایت باشم
اشک ما تلبیه ماست به حل من ناصر
داده ای اذن که این گونه فدایت باشم
شدی آواره که اسلام نگردد تحریف
کاش آوراه این حکم ولایت باشم
۲۷ آبان ۹۲ ، ۱۶:۴۸
محسن ز
محسن ز
خاطرم این روز و این شبهاست درهم،بیشتر/// سال را دور تو می گردم محرم بیشتر.