کاش صاحب برسد این جوانان همه را در ره خود پیر کند

...دغدغه های فرهنگی

عباس...

دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۲، ۰۴:۵۶ ب.ظ

گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر                                            این مهر بر که افکنم، آن دل کجا برم؟




باید حسین دم بزند از فضائلت

 

وقتی حسینی است تمام خصائلت

 

 

 تعبیرهای ما همه محدود و نارساست

 

در شرح بیکرانی اوصاف کاملت

 

 

 بی شک در آن به غیر جمال حسین نیست

 

آئینه ای اگر بگذاری مقابلت

 

 

 ای کاشف الکروب عزیزان فاطمه

 

غم می بری ز قلب همه با شمائلت

 

 

 در آستانة تو گدایی بهانه است

 

دلتنگ دیدن تو شده باز سائلت

 

 

با زورق شکستة دل سال های سال

 

پهلو گرفته ایم حوالی ساحلت

 

  

بی شک خدا سرشته تو را از گل حسین

 

سقای با فضیلت و دریا دل حسین

 

  

تو آمدی و روشنی روز و شب شدی

 

از جنس نور بودی و زهرا نسب شدی

 

  

در قامتت اگرچه قیامت ظهور داشت

 

الگوی بندگی و وقار و ادب شدی

 

  

باید که ذوالفقار حمایل کنی فقط

 

وقتی که تو به شیر خدا منتسب شدی


 

 در هیبت و رشادت و جنگاوری و رزم

 

تو اسوة زهیر و حبیب و وَهب شدی

 

 

چشم امید عالم و آدم به دست توست

 

باب الحسین هستی و پرچم به دست توست

 

 

 باب الحوائجی و اجابت به دست تو

 

تنها بخواه، عالم هستی مجال توست

 

 

 ای آفتاب علقمه: روحی لک الفدا

 

ای آرزوی فاطمه: روحی لک الفدا

 

 

 در خیمه اوج بی کسی احساس می شود

 

خورشید نیزه ها سر عباس می شود

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۲۰
سعید

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی